قانونی که ماده 2 آن کلیه وزارتخانهها، سازمانها و نهادهای عمومی و انقلابی را موظف میکند که ساختمانها و مراکز خود را جهت استفاده معلولین آماده سازند.
با این اوصاف اگر بخواهیم نگاهی نقادانه به برگزاری این همایش داشته باشیم نخست باید به فاصله زمانی تصویب این قانون و برگزاری چنین همایشی توجه کنیم. باید بپذیریم که مناسبسازی در شهر تهران حتی بعد از تصویب قانون جامع نیز آنطور که باید و شاید جدی گرفته نمیشود در غیر این صورت باید این همایش بسیار زودتر از اینها برگزار میشد.
ریشهیابی این مسأله ضروری است، پیش از هر چیز باید به سراغ عوامل فرهنگی رفت. به نظر میرسد مناسب سازی هنوز در فرهنگ ما به خوبی درونی نشده از این رو شاهد عدم اجرا یا اجرای غیراصولی آن هستیم.
مناسب سازی چیست؟ این سؤالی است که پیش از هر چیز باید به آن درست و منطقی پاسخ داده شود و برای نیل به این مقصود لازم است که ابتدا به مفهوم لغوی و نه مفهوم اصطلاحی این عبارت توجه کنیم.
رساترین معنی مناسب سازی ساختن اصولی و مناسب شهری منطبق با استانداردها و معیارهای شهرسازی نوین است. در نگاه نخست این عبارت هیچ ربطی به معلولین و معلولیت ندارد زیرا ساخت اصولی شهر وقتی میسر میشود که نیازهای کلیه شهروندان در آن لحاظ شود.
اینجاست که بحث وارد مرحله تازهای میشود، زیرا اگر بخواهیم نیازهای شهروندان را بشناسیم باید در مرحله اول شهروند را تعریف کنیم و در مرحله بعد گروهها و اقشار شهروندی را لحاظ کنیم.
شهروند کیست؟ با یک تعریف بسیار ساده میتوان گفت هر انسانی که در محدوده جغرافیایی یک شهر ساکن است شهروند نام دارد. اما برای تعریف گروهها و اقشار شهروندی کار مقداری پیچیده میشود، زیرا این امر برمیگردد به بینش ما که تا چه حد اختلافات و تعارضات انسانها را به رسمیت میشناسیم، یعنی تا چه میزان به این اختلافات آگاهیم.
نکته قابل توجه این است که ما هر چه در این زمینه بازتر بیندیشیم و گروههای بیشتری را در نظر بگیریم در امر مناسبسازی شهری موفقتریم و همانطور که در مسایل سیاسی قائل بودن به (کثرتگرایی) ما را کمک میکند که یک ساختار سیاسی مطلوب را بنیان نهیم در مسأله اجتماعی هم همینطور است و مناسب سازی شهر زیرمجموعه مسایل اجتماعی است. یعنی همانطور که در سیاست اختلاف آراء سیاسی را میپذیریم برای هر حزب عرصه عمل قائل میشویم در مسایل اجتماعی هم اختلاف فیزیکی شهروندان را به رسمیت میشناسیم و شهر را برای حضور یکایک افراد آماده میکنیم.
پس پروسه مناسب سازی شهر با این دید فرهنگی آغاز میشود که شهروندان از نظر توانایی با یکدیگر متفاوتند و تمام آنها علیرغم تفاوت از حقوق یکسان برخوردارند. وقتی اصل تفاوت شهروندان را پذیرفتیم در گام بعدی به بحث ویژگی انواع میرسیم، یعنی در ابتدا گروهها را تعریف میکنیم مثلاً پیر، جوان، کودک، معلول و... سپس به این سؤال پاسخ میدهیم که هر گروه چه ویژگیهایی دارد و زمانی که این ویژگیها مشخص شد طبیعتاً نیازها نیز معلوم میگردد و دست آخر براساس بسامد نیازهای اقشار مختلف شهر ساخته میشود.
این معنی عام مناسب سازی شهری بود، اما مناسبسازی در معنای خاص یعنی آنچه که مورد نظر ماست مناسبسازی شهر برای یک طبقه اجتماعی به نام معلولان است و با توجه به آنچه گفته شد گام نخست این پروسه آن است که برنامهریزان شهری معلولین را به عنوان یک طبقه اجتماعی به رسمیت بشناسند، یعنی بپذیرند که معلول شهروند است و مانند سایر شهروندان از حقوق اجتماعی برخوردار است و حرکت اول در جهت احقاق این حقوق حضور خود شهروند معلول در جامعه است.
اینجاست که امروزه بسیاری از تئوری پردازان معلولین مناسب سازی را در رأس همه حرکتهای اصلاحی در زمینه معلولین میدانند. اما همانطور که گفته شد تأخیر در برپایی این همایش میتوانند بیانگر عدم درونی شدن مناسبسازی در فرهنگ ما باشد.
با این وجود نقد منصفانه این حرکت حکم میکند که نکات مثبت آن را نیز در نظر بگیریم.
نخستین نکته مثبت این حرکت میتواند برجسته شدن یکی از مواد قانون جامع حمایت از حقوق معلولین یعنی مناسب سازی نزد دستگاههای اجرایی کشور باشدو این برای قشر معلول دستاورد کمی نیست یعنی در جامعهای که تا چند سال پیش عبارت مناسبسازی حتی برای خود معلولین ناآشنا بود امروزه این واژه به صورت مادهای از یک قانون درآمده است و پیگیریهای معلولین دستگاههای اجرایی را برآن داشته تا به این موضوع بیندیشند و در زمینه آن اقدام به برگزاری همایش کنند.
نکته دوم این که در این همایش مقالات علمی و تخصصی در زمینه مناسبسازی ارایه شد و این امر نشان دهنده آن است که مقوله مناسبسازی وارد عرصه دانشگاهی جامعه ما شده و از منظر علمی و تخصصی به آن نگریسته میشود که میتواند گام بلندی در جهت اصلاح امور معلولین محسوب شود، زیرا ورود یک مقوله به ساختار علمی جامعه به معنای گسترش و بارور شدن روزافزون آن است.
نکته مثبت دیگر برگزاری این همایش، حضور تشکلهای غیردولتی در آن است که نشان میدهد دستاوردهای مدرن اجتماعی وارد عرصه معلولان شده و طرح و حل مشکلات این قشر از انحصار دولت خارج گشته است. بنابر تجربیات خروج مسایل مشابه از انحصار دولت به منزله پا نهادن آنها به مرحله جدیدی است.
مرحلهای که پیگیریها حالت جدیتری به خود گرفته و از بازیهای معمول بوروکراسی نجات یافته است. به هر ترتیب برگزاری همایش مناسبسازی شهری میتواند آغاز خوبی برای فصل دیگری از مطالبات معلولان باشد و به خود این قشر نیز بیاموزد که پیگیری قانونمند فوق بهترین راه رسیدن به آنهاست.